هیچ تحریم عملی مؤثری ایران هستهای را متوقف نمیکند
استاد و تحلیلگر مرکز مطالعاتی علوم و امور بین الملل دانشگاه هاروارد امریکا در مقاله ای درباره برنامه هستهای ایران می نویسد: بهترین انتخاب، اجازه یافتن ایران به عملیات محدود غنیسازی در داخل خاک ایران است.
ماتیو بان (Matthew Bun) در این مقاله که با عنوان "فراتر از غنیسازی صفر: پیشنهادهایی برای معامله اتمی با ایران" در پایگاه اینترنتی بلفر سنتر (Center Belfer) که در زمینه علوم و روابط بین الملل فعال است، منتشر کرده، معتقد است: اعمال تحریم ها نتوانسته است تاکنون تصمیم ایران در زمینه برنامه های هستهای را تغییر دهد و باتوجه به مواضع چین و روسیه و دیگران، هیچ نوع تحریم عملی موثر نمی تواند ایران را متقاعد به کنارگذاشتن برنامه اتمی خود کند.
این کارشناس تأکید می کند: علاوه بر آن، هرگونه حمله نظامی فقط سبب تاخیری کوتاه مدت در پیگیری برنامه غنیسازی ایران خواهد شد و به ایران انگیزه ای قوی خواهد داد که مستقیما سراغ ساخت بمب در تاسیسات مخفی برود.
از سوی دیگر، بسیار بعید است که ایران به نتیجه دلخواه امریکا یعنی قطع کامل غنیسازی تن در دهد، بهویژه آنکه اکنون ایران 8 هزار سانتریفیوژ در اختیار دارد و موفق شده است که اصرار غرب به تعلیق را در داخل کشور در چارچوب کوشش قدرت های استعماری برای محروم ساختن حق مسلم مردم نسبت به استفاده از فناوری بگنجاند.
همچنین، هیچ جناحی در ایران از صرفنظر کردن از حق غنیسازی حمایت نمی کند، از این رو قطع کامل غنیسازی یا گزینه غنیسازی صفر را نمی توان پایه یک خط مشی سیاسی قرار داد.
در ادامه مقاله آمده است: ادامه بن بست در این قضیه به نفع امریکا نیست و در شرایط عدم توافق، توانایی های ایران کماکان رشد خواهد کرد. ضمن آنکه دیگر کشورها در منطقه را نیز وادار به حرکت به سوی گزینه های مشابه خواهد کرد و احتمال حمله اسرائیل نیز افزایش خواهد یافت. همچنین وجود فضای خصمانه به ضرر اصلاحطلبان و در مسیر تقویت جناحهای ضد امریکایی خواهد بود.
در صورت امکان، نوعی از توافق برپایه مذاکره، گزینه ای است که کمترین ضرر را برای منافع امریکا خواهد داشت که این خود می تواند دربرگیرنده ادامه غنیسازی در ایران باشد. اجازه یافتن ایران به ادامه غنیسازی مشتمل بر خطرات واقعی امنیتی برای امریکا خواهد بود اما اگر به درستی مدیریت شود، این خطرات کمتر از حالتی است که به ایران حمله شود یا اینکه ایران بتواند بدون ممانعت و در غیاب هر نوع قراردادی به غنیسازی ادامه دهد.
به گفته این کارشناس، اگر ایران مصمم به ساخت بمب اتمی باشد و در دولت ایران نیز در این زمینه اجماع وجود داشته باشد، هیچ راه حلی از طریق مذاکره ممکن نخواهد بود اما به نظر می رسد در عین حال که برخی جناح ها در ایران از ساخت بمب حمایت می کنند، برخی دیگر معتقدند ایران می تواند بیشترین مطالبات خود را از طریق حفظ گزینه بمب اتمی تامین کند بدون آنکه عملا اقدام به ساخت بمب نماید.
با قبول این فرض، یک توافق از طریق مذاکره می تواند عملاً طرز فکر ایرانی ها را درباره سلاح اتمی تغییر دهد و در همان حال که ایران از منافع حاصل از یک قرارداد بهره مند خواهد شد، مواضع آنها که خواهان حفظ قرارداد هستند، تقویت میشود و آستانه تحمل سیاسی برای ساخت بمب بالاتر خواهد رفت.
نویسنده این مقاله به 3 خطر عمده ناشی از عقد قرارداد درخصوص ادامه غنیسازی در ایران اشاره می کند که عبارتند از استفاده ایران از تاسیسات فعلی برای تولید مواد ساخت بمب و در نهایت تولید بمب اتمی و نیز بهره گیری ایران از تاسیسات مخفی برای انجام این کار و همچنین سابقه ای که عقد این قرارداد در سطح جهانی ایجاد خواهد کرد، بهویژه مشکلی که در متقاعد کردن دیگر کشورها برای صرفنظر کردن از پیگیری غنیسازی بروز خواهد کرد.
این کارشناس به تفکیک به بررسی این 3 موضوع پرداخته است. وی در ابتدا امکان استفاده از تاسیسات کنونی برای ساخت بمب را ضعیف ترین احتمال می شمارد زیرا به گفته وی، این کار قابل پیگیری و شناسایی است و می تواند حمله به این تاسیسات را توجیه کند. به گفته وی، می توان این خطر را با اعمال تدابیر راستی آزمایی برای تشخیص سریع این روند و حضور دائمی ناظران بین المللی در این مراکز و نیز محدود کردن تعداد سانتریفیوژها و متوقف کردن کار برخی از آنان بدون نیاز به جمع آوری دستگاه ها و بالاخره به خارج فرستادن اورانیوم غنی شده ضعیف، کاهش داد.
"ماتیو بان"، درباره کاهش خطر استفاده از تأسیسات پنهان می گوید: این روش محتمل ترین مسیر ایران برای ساخت بمب و مشکل ترین گزینه نیز هست زیرا حمله نظامی و عقد قرارداد توقف غنیسازی با ایران در این زمینه تاثیری نخواهد داشت. در این شرایط، بهترین کار آن است که انگیزه های ایران برای انتخاب این مسیر تضعیف شود، بدین معنا که هزینه هر نوع آشکار شدن تخلف ایران افزایش یابد. یکی از راه ها این خواهد بود که میزان منافع ارائه شده به ایران برای همکاری به اندازه ای باشد که نگرانی از دست رفتن این منافع، مانع تخلف ایران شود. راه دیگر، افزایش احتمال کشف تخلف احتمالی ایران با رعایت کنترل های فنی و از طریق رعایت پروتکل الحاقی و دیگر سازوکارهای افزایش شفافیت عملکرد است.
نویسنده، سومین عنوان مورد بحث را کاهش پیامدهای جهانی این نوع قرارداد با ایران عنوان کرده است. وی با اشاره به اینکه ادامه غنیسازی در ایران می تواند سبب ایجاد یک سابقه و بازتاب آن در منطقه و تضعیف دیگر کوشش های مقابله با غنیسازی در جهان شود، می گوید این مشکل ترین بخش از مقابله با خطرات ناشی از توافق با ایران خواهد بود، زیرا اسرائیل و کشورهای خلیج فارس نگران ادامه احتمال ساخت بمب از سوی ایران خواهند بود و کشورهای کمتری راضی خواهند شد که توافق هایی مشتمل بر تعهد به عدم غنیسازی یا بازیافت مواد اتمی را بپذیرند، اما در مقابل اعتبار شورای امنیت با یافته شدن راه حلی برای موضوع ایران افزایش خواهد یافت و روند منع گسترش جهانی سلاح های اتمی نیز با وجود یک ایران بدون سلاح اتمی تقویت خواهد شد.
نویسنده در ادامه برخی تدابیر را برای پایبندی ایران و کاهش مخاطرات یادشده مطرح می کند، از جمله:
- تأکید بر تحریم در صورت تخلف ایران
- تأکید بر اینکه غنیسازی در ایران تنها بر یک مبنای محدود و براساس کنترل های بی سابقه پذیرفتنی است
- تأکید بر این که این توافق یک مدل جدید مبتنی بر رویکرد سختگیرانه تر در قبال فعالیت های حساس چرخه سوخت است
- مذاکره با ایران برای انطباق کامل با پادمان های آژانس بین المللی انرژی هستهای بدون نیاز به اعتراف کامل ایران به اقدامات قبلی خود در زمینه تسلیحات اتمی
- در صورت امکان مذاکره برای تعلیق کوتاه مدت غنیسازی و بازیافت که همراه با رعایت پادمان ها و شفافیت گسترده به معنای آن خواهد بود که ایران به مفاد قطعنامه های شورای امنیت عمل کرده است، هرچند که منافع امنیتی تعلیق کوتاه مدت به اندازهای نیست که با تأکید بر اجرای آن دیگر عناصر عمده یک توافق از دست برود.
نویسنده مقاله با عنوان کردن خطوط کلی یک مصالحه محدود، می نویسد به عنوان نمونه می توان طرح چنین مصالحه ای را به شکل زیر ارائه کرد:
- گروه 1+5 با استفاده از برخی سانتریفیوژهای در حال کار در ایران موافقت می کند
- ایران موافقت می کند که غنیسازی را به دو تا هشت آبشار سانتریفوژ محدود کند (دیگر سانتریفوژها حفظ خواهند شد اما کار نخواهند کرد)
- تمام کارهای مربوط به عملیات سانتریفیوژها و توسعه و تحقیق و ساخت این دستگاه ها (همچنین دیگر عملیات حساس هستهای) تحت مالکیت بین المللی با نظارت دائمی یک کادر بین المللی قرار خواهد گرفت
- ایران با اجرای پروتکل الحاقی و نیز اقدامات گسترده شفاف سازی موافقت می کند
- گروه 1+5 بسته حاوی اقدامات تشویقی در زمینه های تجاری و کمک در کارهای هستهای و غیره را به اجرا در می آورد
- مذاکرات دوجانبه و چندجانبه برای بررسی دیگر مسائل در مقاطع زمانی مختلف شامل قطع تحریم ها
- در صورت حل وفصل موفقیت آمیز دیگر مسائل صورت خواهد گرفت
- امریکا متعهد می شود که به ایران حمله نکند و اقدام به سرنگونی رژیم ایران ننماید مادام که (الف) ایران به تعهدات اتمی خود عمل کند (ب) ایران مرتکب تعرض و یا تهاجم تروریستی و یا حمایت از این نوع اقدامات علیه دیگران نشود.
این کارشناس سیاسی در مورد آنچه تحت عنوان مشکل پایبندی به تعهدات توصیف کرده، ادعا میکند: یکی از واقعیت های کلیدی برای مذاکره کنندگان آن است که ایران قراردادهای قبلی را نقض کرده و ممکن است که در موارد دیگر نیز چنین کند.
لذا امریکا باید به همراه بقیه اعضای گروه 1+5 تضمین کنند که اگر ایران بعد از اعلام پایبندی به یک توافق آن را نقض کند، آنها مشترکا از اعمال تحریم های شدید علیه ایران حمایت کنند. چنین توافقی میان آنان باید مفادی مشخص و قابل اجرا داشته باشد، به طوری که امکان بروز هرنوع مناقشه ای برسر میزان پایبندی ایران به حداقل برسد و امریکا و دیگران آمادگی واکنش سریع داشته باشند.
نویسنده در پایان می گوید: برای غلبه بر 30 سال بی اعتمادی میان امریکا و ایران، گذشت زمان و انعطاف پذیری ضرورت دارد. در هر دو سو، بسیاری متقاعد شده اند که طرف مقابل در مذاکرات جدیت به خرج نمی دهد. تعیین زمان بندی های خاص مثلا 6 ماه احتمالا باعث شکست این روند خواهد شد. در نهایت برای وادار کردن ایران به رفع نگرانی های 1+5 توافقی که در برگیرنده منافع ایران نباشد، محکوم به طرد یا شکست خواهد بود.